تو خورشید شکسته من زمین سرد و خسته
بی حرارت وجودت توی بغض غم نشسته
من دیونه عاشق به خیالم تو خدایی
همه شب بیدار می موندم که تو باز سحر بیایی
من می خواستم توی رگهام معنی زندگی باشی
به تن خسته عاشق نور ارزو بپاشی
واسه تو فرقی نمی کرد بودن و نبودن من
پای خستمو نگیری لحظه تلخ شکستن
تو هنوز تو اسمونی من زمینم که اسیرم
من بازم در انتظارم که نفس از تو بگیرم
تو غریبه من یه عاشق که برات دل نگرونه
فاصله بین من و تو از زمین تا اسمونه
روزای خوب گذشته کاشکی بر میگشت دوباره
شب سرد جدایی باز میشد پر از ستاره
کاش میدیدم که نگاهت پر عشق مهربونه
از لب تو می شنیدم غزلهای عاشقونه
تن من پر از شکایت دل من پر از حکایت
من می خواستم با تو باشم برسم تا بی نهایت
11404 بازدید
1 بازدید امروز
5 بازدید دیروز
38 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2023 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Mohammad Hajarian
Powered by Gohardasht.com | MainSystem™